هنر، شناخت از زندگی به صورت كیفی میباشد و منشاء هنر را باید در زندگی شخصی و چگونگی نگاه افراد به زندگی جستجو كرد. از دیگر سو، هنر، خلّاقیت و بهرهوری هوشی رابطهی مستقیمی با یكدیگر دارند. به تصریح جامعهشناسان هنر و روانشناسان، كودكان ذاتاً هنرمند هستند و آنچه باعث میشود آنها به مرور از ذات خویش دور شوند، نحوهی تعلیم و تربیت، روش تدریس و آموزش آنها می باشد. مربّی خوب هنر و آگاه به اصول آموزشی میتواند با پرورش استعدادهای كودكان، هماهنگ ساختن فعالیتهای ذهنی و عملی كودكان، پرورش قوهی تخیّل و تصوّر، بسترسازی جهت بیان عواطف و احساساست درونی و مهمتر از همه ایجاد شرایط مساعد برای پرورش میل به همكاری با دیگران و برقرار ساختن روابط اجتماعی، از آنان كودكانی مسئولیتپذیر و خلّاق پرورش دهند.
روانشناسان اعتقاد دارند كه دوران كودكی، جزو مهمترین سالها در شكلگیری شخصیت انسان محسوب میشود . اگر در این سالها بتوان هنر را به خوبی به كودك آموزش داد، میتوان انتظار داشت كه هنر بتواند در شخصیت كودك تأثیرگذار باشد.
نقاشی به دلیل برخورداری از قدرت تصوّر و اندیشهی تجسّم، در ارتقاء مهارتهای حسی و تقویت توانایی ارتباطی برای كودكان از جایگاه ویژهای برخوردار است. كودكان هنر را بیشتر با نقاشی كردن تجربه میكنند و نقش آموزش و پرورشهای دوران كودكی، بسیار با اهمیت و پررنگ است، اگر در این دوران كودك تحت نظر یك مربّی كارآزموده و آگاه به اصول آموزشی هنر قرار گیرد، به او كمك خواهد كرد كه آزادانه قوهی تخیّل خود را به كار گرفته و با خلق آثار هنری رشد فكری و خلاقیّت در او شكوفا گردد.
كودكان به دلایلی همچون لذّتجویی، بیان افكار، احساسات و عواطف درونی و روحی خویش، تخلیهی انرژی، بیان رویاها و خواستهها، طرز نگرش و برقراری ارتباط با محیط پیرامون نقّاشی میكشند و از طریق نقاشی اولین تجربههای خود در هنر را كسب میكنند. استفاده از خطوط و رنگهای مختلف در نقاشی كودكان گویای آرامش، شور، هیجان، غم و شادی، تمنیّات، خواستهها و حالات روحی آنهاست.
شما به عنوان مخاطب، چه تصویری از كودكی كه قلم به دست گرفته و خطوط موزون یا ناموزون با شكل و رنگهای مختلف بر روی صفحه كاغذ ترسیم میكند، دارید؟ فكر میكنید رسم این خطوط با اهمیت است یا خط خطیهای بی مفهوم كودكانه، معنی میشود؟! آیا این خطوط و شكلها دارای پیام است یا خیر؟!
نقاشی به دلیل برخورداری از قدرت تصوّر و اندیشهی تجسّم، در ارتقاء مهارتهای حسی و تقویت توانایی ارتباطی برای كودكان از جایگاه ویژهای برخوردار است. كودكان هنر را بیشتر با نقاشی كردن تجربه میكنند و نقش آموزش و پرورشهای دوران كودكی، بسیار با اهمیت و پررنگ است، اگر در این دوران كودك تحت نظر یك مربّی كارآزموده و آگاه به اصول آموزشی هنر قرار گیرد، به او كمك خواهد كرد كه آزادانه قوهی تخیّل خود را به كار گرفته و با خلق آثار هنری رشد فكری و خلاقیّت در او شكوفا گردد.
باید توجه داشته باشیم كه كودك محیط پیرامون خود را آنگونه كه میبیند نقاشی میكند نه آنطور كه هست. كودك درنقاشی خود بواسطه عناصر بصری، با صمیمانهترین زبان سخن میگوید و تفكّرات و ذهنیات و آرزوهای خود را در قالب آن متجلّی ساخته و دنیای درونی خود را خالصانه بروز میدهد و به قول اندیشمندی «نقاشی پلی است برای دستیابی به اندیشهی كودك»، بنابراین نقاشی كودكان اگر از لحاظ فرم بیاهمیت جلوه كند، از نظر محتوا نمیتواند بیارزش باشد و پیام عاطفی آن را از زبان خطها و رنگهای بكار برده شده میتوان دریافت نمود. به عبارتی دیگر نقاشی به دلیل اینكه از درون كودك سرچشمه میگیرد، برای كودك فقط وسیله لذّت و بازی نیست، بلكه با آن بهطور ناخودآگاه مسائل، مشكلات و حالات درونیاش را بیان میكند.
در این میان مربی نقاشی كودك، در پرورش خلاقیّت او نقش تعیین كنندهای دارد. نقاشی میتواند با هدف تقویت قوهی تخیّل، پرورش توجه و دقت كودك، توجه به عناصر حسی موجود در اطراف، تقویت بصری كودك در دیدن اشیاء محیط پیرامون، تمركز حواس و بیان احساساست با تأكید بر نقش و رنگ دنیای آمالی كودك را وسیعتر نموده و سبب ارتقاء مهارتهای حسی و تقویت توانائی ارتباطی او گردد.
دنیای نقاشی تنها عالمی است كه كودكان رفتارهای صادقانه دارند، هرچه دارند در فضای نقاشی خود فاش ساخته و با اطرافیان و اشیاء محیط پیرامون حرف میزنند، از اینرو، این مسئله زمینه را برای مربیّان خردمند و آگاه به اصول آموزش مهیّا میسازد تا كودكان را بهتر شناخته و آموزشهایشان را متناسب با علایق و تواناییها و نیازهای كودكان استوار سازند.
در نقاشی كودك میبایست با تأكید بر «پرورش خلاقیت نقاشی در كودكان و سعی در القاء «دید خلّاق» كه منجر به دریافتهای بهتری برای كودك میباشد، داشت. چرا كه دیدن و تقویت بصری كودك، ذهن او را غنی میكند؛ از طرفینقاشی كودك هم از حیث تركیب رنگها و هم از حیث مضمون در جهت شكوفایی خلاقیّت كودك زیبا و دارای اهمیت به سزائی است.
كودكان از قدرت تخیّل، تصور و تجسّم قوی برخوردار هستند و همهی اینها در حاصل فعالیتهای هنری كودكان- همچوننقاشی- نمایان است، یك مربی خوب كافی است خود را به دنیای كودكان نزدیك ساخته و چونان كودكان اندیشیدن را فراموش نكند.
نظرات شما عزیزان: